هنرهای رزمی چینی به مرور زمان در طی هزاران سال توسعه و تکامل یافت است و از مکاتب تائویسم و بودائیسم و روانشناسی و طب چینی ، فلسفه و هنر ، استراژی های نظامی ریشه گرفته است . هنرهای رزمی چینی از فرمهای پیوسته خام که از طبیعت سرچشمه گرفته ،تشکیل شده است . که در سطوح مختلف قابلیت های جسمی و روحی و ذهنی را ارتقا و توسعه می بخشد . پیشرفت دوره های کونگ فو چیزی ماورای حرکات و فرمهای ظاهری است .نکته حائز اهمیت در این هنر رابطه آن با علوم و فنون و هنرهای رزمی دیگر است که می تواند همه آنها را در بر بگیرد.

  در آغاز ، هنرهای رزمی ، مبتنی بر سرعت و نیروی حیوانی بود .که پس از گذشت زمان های متمادی از دل این حرکات خشن و بی روح ، حرکات هایی هماهنگ و کاملا متفاوت استخراج شد و به عبارت دیگر نیروی حیوانی انسان توسعه داده شد و مهار گردید . و اکنون اثرات سلامت بخشی آن را می توان به راحتی احساس کرد . رفته رفته با گسترش هنرهای رزمی و توجه آن به حفظ جان و بقا و صیانت نفس باعث شد که مردم به این هنر رو بیاورند .

  آنها پی بردند که مهارتهای میدان مبارزه می تواند در زندگی روزانه شان موثر باشد . اصول فلسفی هنرهای رزمی چینی برای زندگی به عنوان یک راه تلقی می شود و پیشرفت در آن انسان را در ابعاد جسمی و ذهنی به درجات عالی می رساند و همچنین آمادگی فرد را در برابر ، گرفتاریها و ناراحتی ها و غیره بالا می برد و در مجموع ظرفیت انسان را توسعه می دهد .

  متحصصین هنرهای رزمی بین خود و جهان هستی یک هارمونی و توازن برقرار می کنند که این گونه مهارتها فرد را قادر می سازد تا در مواجهه با سختی ، ترسی به خود راه ندهد .

تعلیم و تربیت فکر و ذهن جوهره هنر رزمی چینی است.